در مقام تزاحم مصالح و منافع سیاسی با مسئله پایبندی به صداقت، مبانی سیاسی مختلف می تواند نسخه های متفاوت ارائه کند؛ در برخی مبانی فکری، در صورت تزاحم صداقت با منافع ملی و مصالح عمومی، تجویز دروغ، عادی و بلکه ضروری تلقی می شود؛ اما در برخی مبانی، دروغ و خدعه و نیرنگ منافی با سعادت اخروی و سیاست الهی تصویر می شود؛ حتی در صورت تزاحم ممنوع شمرده می شود. طبعاً کاربست تقیه، توریه و خدعه، در مقام رویارویی با دشمن را، که در برخی متون دینی نیز شواهدی بر جواز کاربست آن به چشم می خورد، نمی توان نقطه نقض این دیدگاه برشمرد و باید آن را جزو استثنائات خلاف قاعده بشماریم یا تخصصاً از موضوع بحث خارج کنیم. مطالعه سیره سیاسی و اظهار نظرهای امام در در برهه های مختلف نهضت نشان می دهد که مراعاتِ صداقت و حرکت بر مدار امانت و درستی، اصل ثابت در زندگی و شخصیت ایشان بوده و در هیچ یک از مقاطع خطیر به دلیل منافع و مصالح از این اصل دست بر نداشته است.