آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

       ابوریحان بیرونی یکی از نامدارترین دانشمندان سده چهارم هجری است. مهم ترین دلیل معروفیت او به کارگیری روش شناسی و داشتن بینشی ژرف در کالبدشکافی علوم بود. مقاله حاضر درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که وجوه افتراق و اشتراک اندیشه های ابوریحان در تعریف و تفسیر علم در دو کتاب آثارالباقیه و فی تحقیق ماللهند چیست؟ دستاوردها نشان می دهد اگرچه رویکرد ابوریحان در پاره ای از علوم نظیر طبیعیات، ریاضی و علوم تجربی مبنی بر مشاهده، استقراء و شیوه عقلی بوده؛ در کتاب فی تحقیق ماللهند و آثارالباقیه نگرشی محتاطانه همراه با اندکی تعصب داشته است. بیرونی در این اثر بیش از روش عقلی از روش همدلانه که امروزه یکی از روش های موثر در رشته علوم انسانی است،بهره جست. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در تلاش است تا به ظرافت های درک درونی و فهم تاریخی دو کتاب فی تحقیق ماللهند و آثارالباقیه بپردازد.

تبلیغات