هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین ابعاد خودرهبری برمبنای نظام ارزشی اسلام با استفاده از آموزههای قرآن کریم و نهجالبلاغه است. این پژوهش به روش کیفی - کمی (ترکیبی) انجام شده است و برای استخراج ابعاد و طراحی مدل از روش تحلیل مضمون و مصاحبه با متخصصین موضوعی و برای آزمون مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. در بخش کیفی، ابتدا متون قرآن کریم و نهجالبلاغه از منظر مفاهیم مرتبط با خودرهبری (رهبری، خودرهبری، خود مدیریتی، خودکنترلی) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و 1536 مضمون اولیه از قرآن کریم و 435 مضمون اولیه از نهجالبلاغه استخراج گردید. سپس با استفاده از تلخیص و مقولهبندی به روش کدگذاری با تأکید بر مفاهیم مشترک در سه مرحله، ابتدا 214 مضمون ثانویه و سپس 79 تم فرعی و 20 تم اصلی شناسایی شد. درنهایت نیز 20 تم اصلی استخراج شده در چهار دسته مفهوم اصلی، پیشنیازها، راهبردها و نتایج خودرهبری طبقهبندی گردید. در بخش کمی، فرضیههای پژوهش بر روی نمونهای شامل 300 نفر از مدیران گروه توسعه سرمایهگذاری انتخاب بررسی شد. نتایج بخش کمی نشان داد که پیشنیازها و راهبردهای خودرهبری هردو با ضریب بتای 97% بر مفهوم اصلی خودرهبری تأثیر دارند و مفهوم اصلی خودرهبری نیز با ضریب بتای 89% بر نتایج خودرهبری تأثیرگذار است. پژوهش حاضر از دو منظر ارائه مدل جامع خودرهبری (به دلیل انجام پژوهشهای متعدد در این حوزه ولی فقط در بخش راهبردهای خودرهبری) و همچنین تبیین مفهوم خودرهبری بر اساس آموزههای نظام ارزشی اسلام، دارای نوآوری است.