در هزاره سوم توجه به مقوله امنیت شهری در کلان شهرها از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. شهر مشهد با توجه به دارابودن موقعیت مذهبی در کشور، دارای نقش و کارکردی ویژه می باشد. ازاین رو پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و جایگاه امنیت در زندگی اجتماعی به عنوان مؤلفه ای اصلی و بنیادین به مطالعه ابعاد امنیتی در کلان شهر مشهد در دو بعد طبیعی و انسانی پرداخته است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیل و با بهره گیری از تکنینک دیمتل انجام شده است. یافته های آن نشان می دهد که امنیت در این کلان شهر در دو بعد طبیعی (فرونشست زمین، خشکسالی، زلزله، بحران آب) و انسانی (رابطه مرکز-پیرامون، نابرابری اجتماعی، کودکان کار، حاشیه نشینی، آلودگی صوتی، مرزی بودن و تنوع مذهبی) قابل بررسی است. دراین بین متغیرهایی مانند حاشیه نشینی (۵٫۹۸۶۸)، نابرابری اجتماعی (۴٫۶۳۸)، رابطه مرکز-پیرامون (۴٫۶۲۹۵) و خشکسالی (۴٫۵۹۲۱) دارای تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. متغیر مرکز-پیرامون، خشکسالی، زلزله، مرزی بودن و کاهش سطح آب زیرزمینی علت این مدل سیستمی محسوب می شوند؛ و عواملی مانند حاشیه نشینی، نابرابری اجتماعی، کودکان کار، تنوع مذهبی و فرونشست زمین به عنوان معلول نمایش داده شده است؛ بنابراین می توان بیان کرد که امنیت در این کلان شهر تحت تأثیر بعد طبیعی است و می تواند بعد انسانی را تحت تأثیر خود قرار دهد.