تغییر در نظام های شهری فرایندی پیوسته است که به طور همزمان در سطوح فضایی مختلف در حال رخ دادن است. این مقاله با هدف بررسی تحولات نظام شهری استان مازندران در 60 سال گذشته تدوین شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مبنای آماری داده ها، نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن می باشد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار Excel داده های جمعیّتی نقاط شهری طبقه بندی شد و با استفاده از مدل های رتبه اندازه، حداختلاف طبقه ای تصحیح شده و ضریب کشش پذیری نظام شهری استان مازندران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. با کمکGis نقشه های توزیع فضایی نقاط و پهنه های تراکم جمعیت شهری نیز ترسیم شد. نتایج نشان می دهد شهرنشینی در مازندران هر چند همگام با کل کشور حرکت می کند، لیکن شتاب آن نسبت به کشور کندتر است. در این دوره تعداد شهرها 6 برابر، جمعیت شهرنشین 12 برابر و نسبت شهرنشینی نیز به 42.2 درصد افزایش یافت. بر اساس مدل رتبه اندازه بین جمعیت واقعی و مطلوب شهرها اختلاف رو به افزایشی به صورت مازاد جمعیّت دیده می شود، و همان گونه که گرایش به تعادل در سطوح بالا نظام سلسله مراتبی مشهود است در سطوح پایین آنچنان بهبودی ملاحظه نمی گردد. در قاعده تصحیح شده استورجس حد اختلاف طبقات به 6/5 برابر و تعداد طبقات به 10 طبقه شهری افزایش یافته است، و اختلاف چشمگیری بین تعداد شهرها و جمعیت آنها در آخرین طبقه این مدل مشاهده می شود، این امر بیانگر عدم تعادل و گسیختگی وضعیت سلسله مراتب نظام شهری است. نتایج مدل ضریب کشش پذیری نیز نشان می دهد شهرهای کوچک و روستاشهرها در دهه های اخیر رشد پایین و منفی داشته اند که افول نقش آن ها موجب شده است جهت تعادل در نظام شهری مازندران با خطر جدی روبرو شود.