آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری بین ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ادراک از کیفیت فضای دانشگاه با سازگاری با دانشگاه، همراه با واسطه گری باورهای خودکارآمدیبود. این پژوهش از نوع همبستگی بود.  شرکت کنندگان 469 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، و پرسش نامه نیازهای اساسی روان شناختی گانیه، پرسش نامه دانشکده و محیط دانشگاه مک دونالد، مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، و پرسش نامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه بیکر و سیرک را تکمیل نمودند. پایایی و روایی نمرات حاصل از  ابزارهای پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ و تحلیل عامل تأییدی تعیین شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، مدل پیشنهادی با داد ه های این پژوهش برازش مناسبی دارد، و اثر مستقیم نیازهای اساسی روان شناختی و کیفیت فضای دانشگاه بر باورهای خودکارآمدیوسازگاری با دانشگاه تأیید شد. باورهای خودکارآمدینیز بر سازگاری با دانشگاه اثر مستقیم و همچنین داشت. همچنین یافته ها نشان دادند ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و کیفیت فضای دانشگاه با واسطه گری باورهای خودکارآمدیبر سازگاری با دانشگاه تأثیر مثبت و غیرمستقیم دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و کیفیت فضای دانشگاه از طریق افزایش باورهای خودکارآمدی، بر سازگاری دانشجویان با دانشگاه تأثیر دارد.

تبلیغات