در سال های اخیر، اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در بسیاری از کشورها صورت گرفته است. هر چند بستر این اصلاحات، به طور قابل توجهی با هم متفاوت بوده اند، با این حال، تأمل و تحقیق در این اصلاحات، حقایق زیادی را آشکار می کند. به عنوان مثال، بررسی ها نشان می دهند که بسیاری از کشورها، تمایل زیادی دارند که استانداردهای برنامه درسی و محتوای منتخبی که در کشورهای پیشرفته مورد تأکید هستند را در برنامه درسی ملی خود بگنجانند. این گرایش در موضوع درسی ریاضی، با توجه به نقش و ماهیت ویژه ای که دارد، حتی بیشتر هم دیده می شود. در این مقاله، پس از بررسی مفهوم «اصلاح» و تمایز آن با «تغییر» برنامه درسی، عوامل اثرگذار در اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه ای از نیمه دوم قرن بیستم به بعد و چالش های متأثر از آنها، مورد تحلیل نظری قرار می گیرند. سپس با استناد به مطالعات بین المللیِ انجام شده، تحقیقات لازم در زمینه اصلاحات برنامه درسی ریاضی مدرسه مورد بحث قرار خواهند گرفت.