در سال 1390 سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت به تصویب رسید. یکی از مؤلفه های این سند تأکید بر برابری آموزشی بود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ردیابی مؤلفه های کانونی برابری آموزشی در برنامه درسی قصد شده، تدریس شده و کسب شده در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 براساس مدل مک کوان بود. بر این اساس، سه مؤلفه کانونی برابری آموزشی (تکثر فرهنگی، جنسیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی) در کتاب هاى مطالعات اجتماعی به عنوان "برنامه درسی قصد شده " مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تعداد دوازده نفر از معلمان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه معلم) برای بررسی "برنامه درسی اجرا شده " و نیز دوازده نفر از والدین دانش آموزان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه والد) در شهر شیراز برای بررسی "برنامه درسی کسب شده " به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تا حد رعایت قاعده ی نقطه اشباع انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در برنامه درسی قصد شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است. مؤلفه تکثر فرهنگی حوزه مغفول به شمار می رفت و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر شهرنشینی و قشر متوسط تأکید شده است. همچنین، در برنامه درسی اجرا شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است، در مؤلفه تکثر فرهنگی، معلمان خود را مروج تکثر فرهنگی ندانستند و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر قشر متوسط شهری تأکید داشتند. از طرفی، در برنامه درسی کسب شده، نگرش دختران و پسران همسو بر استقلال مالی و کسب شغل و پایگاه اجتماعی بالا بود. همچنین عدم تساهل و مدارا در تفاوت های فرهنگی را در نگرش و رفتارشان نشان می دادند و بیشتر بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و آن هم زندگی در شهرهای بزرگ تأکید داشتند.