هدف این پژوهش تحلیل موانع توسعه مدارس هوشمند دوره اول متوسطه شهرستان صحنه با توجه به ویژگی های اجرای نوآوری آموزشی بود. هوشمندسازی برنامه نوآورانه آموزشی است که در راستای تلفیق فاوا با برنامه درسی مدارس صورت می گیرد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن از نوع پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان آن آگاهان کلیدی شامل دبیر، مدیر و معاونین فناوری هستند که بر اساس نمونه گیری هدفمند 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و مبنای کفایت نمونه اشباع نظری بود. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش پنج مرحله ای اسمیت تحلیل شدند. جهت اطمینان از صحت داده ها از معیارهای موثق بودن، تأیید پذیری، قابلیت اعتماد و انتقال پذیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد؛ اجرای برنامه هوشمندسازی مدارس در شهرستان صحنه با موانعی مانند ضعف دانش دبیران، عدم باور به استفاده سازنده گرایانه از رایانه، ضعف مهارت و خودکارآمدی در کاربرد فناوری ها، مقاومت معلمان و مدیران در برابر نوآوری، نارسایی در پشتیبانی های فنی و آموزشی، عدم انطباق ساختارهای آموزشی با تلفیق فناوری ها، عدم استفاده از ظرفیت های اولیاء ، ضعف فرهنگ استفاده از فناوری و مدیریت غیرپاسخگو روبروست.