هدف ازاین مقاله تحلیل انتقادی محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی از منظر مؤلفه های فرهنگ ملی و محلی است تا مشخص گردد مؤلفان کتب مذکور چگونه و تا چه اندازه این مؤلفه ها را مطابق با اهداف و راهکارهای مطرح در قانون اساسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران و راهنمای برنامه درسی فارسی، در متن متجلی ساخته اند. رویکرد نظری پژوهش، زبان شناسی آموزشی است و دو منظر نشانه شناسی و بوم شناسی در آن در ارتباط با یکدیگر مورد تحلیل قرار می گیرند. تحلیل داده ها حاکی از این است که مؤلفه های فرهنگ ملی در مقایسه با محلی به میزان بیشتری در متن و تصاویر کتاب های فارسی پنج پایه ابتدایی درج شده است و مؤلفه های فرهنگ محلی مطرح نیز صرفاً به جغرافیا، آثار باستانی محدود و نماد (لباس ) منحصر شده است. البته سایر مؤلفه ها نظیر زبان و گویش های محلی، ادبیات و مفاخر محلی و شیوه های زیستی روستایی و عشایری نیز به دروس آزاد واگذار شده است. بر همین اساس می توان نتیجه گرفت که طبق اصول ناظر بر سند برنامه درسی ملی ج.ا.ا. (جامعیت، توجه به تفاوت ها و تعادل) و راهکار 5-5 سند تحول بنیادین، راهنمای برنامه درسی فارسی و با تبع آن محتوی کتاب های فارسی دوره ابتدایی نیاز به بازنگری دارد