پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فلسفه برای نوجوانان با روش کندوکاو فلسفی با بهره گیری از داستان های متون کلاسیک فارسی بر پرورش باورهای زیبایی شناختی و قضاوت های اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه انجام یافته است. روش پژوهش از نوع طرح شبه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تبریز می باشد که از بین مناطق 5 گانه، ناحیه 4 شهر تبریز انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دو مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای زیبایی شناسی تقی زاده و بابایی (1396، به نقل از احمدی، 1396) و پرسشنامه قضاوت اخلاقی دورگانداسینها و میراوارما((Dorgandacinha & Miravarma,1998 استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که میانگین گروه ه آزمایش با مقدار اتای (61/0) در متغیر باورهای زیبایی شناسی و مقدار اتای (322/0) در متغیر قضاوت اخلاقی از میانگین گروه کنترل بالاتر است و تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. برنامه آموزش فلسفه برای نوجوانان به روش حلقه کندوکاو فلسفی بر باورهای زیبایی شناختی و قضاوت اخلاقی نوجوانان تاثیر مثبت دارد. پس می توان نتیجه گرفت که از طریق آموزش فلسفه برای نوجوانان می توان باورهای زیبایی شناختی و قدرت قضاوت اخلاقی آنان را تقویت کرد.