۱.
هدف: ظهور حکمرانی با مفهوم مشارکت گره خورده است. مفهومی که در صورت تحقق بر ظرفیت ها می افزاید. سبب ایجاد اطمینان در میان کنشگران می شود و تصمیم گیری ها را بهینه می کند. نظام آموزشی ایران برای حل مسائل اقتصادی و تربیتی، در میان بازیگران این عرصه همواره به دنبال الگویی از مشارکت بوده است تا بتواند ضمن استفاده از توانایی همه افراد، همواره بهترین خدمات را به جامعه داشته باشد. مقاله حاضر در جستجوی الگوی مشارکت در سیر تطور نهاد آموزش در ایران، در پی تبیین مشارکت بر مبنای ساختار حکمرانی نهاد آموزش است. روش: روش تاریخی – تحلیلی با رجوع به منابع تاریخی در این حوزه به توصیف و تحلیل روایت حکمرانی نهاد آموزش در ایران اسلامی با تمرکز بر مدرسه به عنوان بنیادی ترین نهاد در پاسخگویی به نیاز تعلیم و تربیت پرداخته است. یافته ها: یافته های تاریخی نشان از آن دارد که ابهام در مفهوم مشارکت در نظام آموزش و پرورش در دوران مختلف تاریخی سبب شده است که مدرسه امروزی برای برون رفت از چالش های موجود رفته رفته تحت تاثیر فرهنگ غرب و جامعه صنعتی آن، از ویژگی های موردنظر تمدن اسلامی در بسترسازی مشارکت آحاد مردم در حکمرانی نهاد مدرسه عبور کند. خانواده که رکن اصلی مشارکت بود به حاشیه رانده شد و یادگیری و علم آموزی که در میان همگان فضل به شمار می رفت به عنوان حقی واجب و ضروری اعلام شد. اصل برادری در روابط بازیگران این عرصه جای خود را به قانون گرایی داد که ابزار و عرصه های ثابت و تعریف شده ای برای مشارکت خانواده ها به ارمغان آورد. نتیجه گیری :ایضاح مفهوم مشارکت در نظام آموزش و پرورش می تواند در در حکمرانی نهاد آموزش ایران با تاکید بر تمدن اسلامی نقش آفرین باشد .
۲.
هدف: در جامعه اطلاعاتی امروز، علم و فناوری به مثابه مهمترین ارکان توسعه و پیشرفت جوامع تعریف شده اندکه به سرعت در حال تغییرند. بر همین اساس دولت ها سعی دارند فعالانه در سیاست ها و اسناد بالادستی خود، به مقوله علم و فناوری ورود کنند و در جهت گفتمانی شدن علم در سطح جامعه، سیاست گذاری نمایند. یکی از مفاهیم اساسی در گفتمان علم و فناوری روز جامعه که نیازمند توجه در اسناد و برنامه های بالادستی است مفهوم "مرجعیت علمی" و "ارزش های بوم محور" است که در بیانات مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید قرار گرفته اند و تبلور آن را می توان در اسناد بالادستی، از جمله نقشه جامع علمی کشور مشاهده نمود. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان نقشه جامع علمی کشور و در جهت حرکت به سمت وضعیت مطلوب در حوزه علم و فناوری در جامعه، انجام شده است. روش: این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل گفتمان انجام شده است. جامعه مورد مطالعه کلیه مفاد نقشه جامع علمی کشور می باشند که به صورت هدفمند، راهبردهای سیزده گانه آن با استفاده از روش لاکلاو و موفه و پس از متن خوانی و فیش برداری مورد تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: مطابق یافته های حاصله، دال مرکزی این گفتمان «مرجعیت علمی نوآورانه» است که از طریق مدلول هایی همچون «علم بومی» و «اقتصاد دانش بنیان» ساخت معنایی خود را پیدا کرده است. این تثبیت با هژمونی «فرهنگ محور/بوم محور» حمایت شده است و زمینه های اسطوره سازی این سند نیز از طریق شعارهایی همچون «برپایی تمدن نوین اسلامی»، «افزایش تولید فناورانه به بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخلی» و «مرجعیت علمی زبان فارسی»، فراهم شده است. نتیجه گیری: اصول مستخرج عبارتند از: مرجعیت علمی، ارزش های بوم محور، نفی وابستگی، صلاحیت حرفه ای، شبکه سازی علمی، آموزش پژوهش محور، توانمند سازی، پژوهش تقاضا محور،تمدن نوین اسلامی.
۳.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تطبیقی اصول برنامه ریزی درسی و تربیتی مدارس حکمت بنیان با سند برنامه درس ملی انجام شده و به مطالعه موردی یکی از مراکز آموزشی با رویکرد حکمت پرداخته شده است. روش: یک پژوهش کاربردی است که به شیوه توصیفی- تطبیقی است و با استفاده ازروش بردی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه تحقیق شامل سند برنامه درسی ملی و اسناد موجود در مکتب اسلامی و سخنرانی ها می باشد که نمونه به شیوه تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد، شامل پرسشنامه و مصاحبه تکمیلی با 3 تن از صاحبنظران است که جهت اعتبارسنجی نتایج از گروه های کانونی با حضور 12 نفر از ایشان استفاده شده است. یافته ها: مجموعه یاد شده در پیاده سازی اصول برنامه درسی ملی، به توسعه فرهنگ و سواد قرآنی؛ تعمیق تقوای الهی و مهارت خویشتنداری؛ توجه به رابطه دوسویه تربیت و تزکیه با تعلیم کتاب و حکمت و عمل به آن؛ ترویج و تعمیق فرهنگ حیا و عفاف و حجاب؛ استفاده از هادی در نقش تسهیل گری و علمدار در نقش معاون؛ تربیت حکمت جو به جای دانش آموز؛ تاکید بر بهره گیری از علوم نافع و کاربردی؛ توجه به عرصه های واقعی یادگیری و برگزاری سفرهای متعدد و حکیمانه؛ تشکیل جلسات امت واحده؛ توجه به جوشش از درون یادگیرنده؛ حرکت علمی از اجمال به تفصیل،کل به جزء و عدم تاکید بر لزوم تفکیک سنی اهتمام جدی ورزیده و مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر لازم است اصول جامعیت و یادگیری مستمر مورد بررسی و مداقه بیشتر این مجموعه قرار گیرد نتیجه گیری: پیاده سازی اصول برنامه درسی ملی با توجه به مولفه های فوق الذکر در مدارس حکمت محور زمینه ساز تحقق نظام توحید در ساختار تزکیه و تعلیم می باشد.
۴.
هدف: به «تبیین مبانی فلسفی مفهوم سعادت در نظام تربیت اخلاقی بانو مجتهده امین به منظور تدوین چارچوب نظری و دلالت های تربیتی آن» پرداخته شده است. روش: روش پژوهش، تحلیل اسنادی، تحلیل مفهومی و استنتاج بوده است، جامعه پژوهشی شامل تمامی منابع دست اول و آثار ایشان بوده که با استفاده از نمونه گیری مفهومی و هدفمند بررسی شد، از فرم فیش برداری برای مطالعه اسناد و مدارک استفاده شد و یافته ها نیز به صورت کیفی و مفهومی کدگذاری، مقوله بندی و تبیین شدند. یافته ها: مبانی هستی شناختی(وحدت شخصیه وجود، قائم بودن هر دانی به مافوق خود، متافیزیک محبت)، مبانی انسان شناختی(بقای روح، تأثیر و تأثرات بین روح و بدن، سیر استکمالی) مبانی معرفت شناختی(کمال حکمت نظری و عملی، مراتب ادراک، تقدم علم بر عمل) و مبانی ارزش شناختی(معیار ارزش ها، عدالت، تلازم سعه اخلاقی و سعه عقلانی) تبیین شد و دلالت های تربیتی نیز اعم از هدف غایی سعادت(حبّ و قرب به خداوند)، اهداف واسطه ای(خودشناسی، خردورزی، اعتدال گرایی و تحقق جامعه صالح)، اصول(اصل وحدت گرایی، خودشناسی و درون نگری، خودنظارتی، تلازم تزکیه نفس و تطهیر فکر) و روش های تربیتی(روش های مبتنی بر تکریم و محبت و روش های تعقلی) احصاء و تبیین شد. نتیجه گیری: ایشان در جایگاه یک فیلسوف-مربی فضیلت گرای اخلاقی، نظریه اخلاقی اش را با بحث از سعادت آغاز نموده است و در حقیقت، در نظریه اخلاقی ایشان، عقل و اخلاق ملازم با یکدیگر هستند در نتیجه، سعه عقلانی و سعه اخلاقیِ انسان به موازات یکدیگر در حرکت خواهند بود و سیر حرکت انسان در راستای دستیابی به سعادت حقیقی، منوط به تهذیب اخلاق، و تهذیب اخلاق منوط به تطهیر قوه فکریه است.
۵.
هدف: هدف اصلی این پژوهش ، فهم دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا است. روش: این پژوهش در ذیل پارادایم کیفی صورت پذیرفته است. روش پژوهش روش هرمنوتیک، و روش گردآوری داده ها، روش اسنادی می باشد. یافته ها: در این پژوهش در بخش یافته ها، وجوه کاربردی و دلالت های تربیتی اسفار اربعه ی صدرایی در قالب تیترها و عناوین مشخص در زمینه های گوناگون 1- فهم تربیت به مثابه یک سفرِ 4 مرحله ای یا 4 سفر با دو جهت حقی و خلقی (راهنمای تربیت پژوهان)، 2- ارائه ی روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی در تناظر با ایده ی تکامل نفس ملاصدرا (الگوی تربیت مربی) و 3- طراحیِ سفرهای عینی متناظر با سفرهای روحی و فکری در متربّیان به مثابه روش تربیتی (راهنمای عمل مربّیان) مطرح شده اند.به تعبیری در ساحت ساختاری، استفاده از استعاره ی"تربیت به مثابه سفر" و خاصّه ایده ی سفرهای چهارگانه و چهارمرحله ای ملاصدرا به عنوان ایده ای جهت تربیت پژوهی معرفی گردید تا راهنمای عمل پژوهشگران عرصه ی تعلیم و تربیت باشد. در ساحت روشی ایده ی "ضرورت تناظر سفرهای عینی، روحی و فکری"، مطرح گردید و در تلاقی دو ایده با محتوای فلسفه ی صدرایی به ویژه ایده ی تکامل نفس او، "روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی" ارائه گردید. نتیجه گیری: دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا براساس ایده ی محوری "تناظر اسفار اربعه ی صدرایی و مراحل تکامل نفس از منظر او"، در دو حیطه ی ویژه ی راهنمای عمل مربیان و راهنمای تربیت پژوهان ترسیم می شود.
۶.
هدف: پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری اخلاق کاری(با رویکرد اسلامی) و هدفمندی در زندگی با بهزیستی معنوی معلمان با میانجی گری درگیری در کار بود. روش: نوع پژوهش همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه معلمان دوره متوسطه اول و دوم شهر استان آذربایجان غربی (26000=N) بود. نمونه ای به اندازه 450 نفر با استفاده از نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی معنوی Ellison(1982) Paloutzian & ؛ بهزیستی روانشناختی Ryff (1989)؛ اخلاق کاری اسلامی Ali (1988) ؛ و درگیری کاری Utrecht تدوین شده Schaufeli et al(2002) استفاده شد. داده ها به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPls تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که اخلاق کاری اسلامی و هدفمندی در زندگی به طور مستقیم و به طور غیرمستقیم با میانجی گری درگیری در کار بر بهزیستی معنوی به صورت مثبت اثر دارند. نتیجه گیری: به این ترتیب نتیجه می شود که با بهبود اخلاق کاری اسلامی و اهمیت دادن هر چه بیشتر به هدفمندی در زندگی، درگیری درکار و درنتیجه آن بهزیستی معنوی معلمان تقویت می شود.