آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

دیپلماسی حقوق بشر متشکل از دو کلمه است، دیپلماسی، که ابزاری جهت کسب منافع ملی است و حقوق بشر. هندوستان به عنوان دومین کشور پرجمعیت و هفتمین اقتصاد دنیا، سابقه حقوق بشری ضعیفی دارد. سوال اصلی نوشتار این است که تاثیر دیپلماسی حقوق بشری بر سیاست خارجی این کشور چیست؟ پاسخ این سوال در قالب مفهوم دیپلماسی چندسطحی پی گرفته خواهد شد. دیپلماسی حقوق بشری باید در سه سطح ملی، منطقه و بین الملل، ظرفیت یابی و مورد مداقه قرار گیرد چرا که همخوانی این سطوح وابستگی تامی با اجرای دیپلماسی حقوق بشری کنش مند دارد. در سطح ملی متغیرهای سنتی و تاریخی آنان در قانون اساسی تجلی یافته است که ریشه های دیپلماسی حقوق بشری هند را تشکیل می دهند، در سطح منطقه همسایگان، سازمان های منطقه ای و ژئوپلیتیک به متغیرهای اثرگذار اضافه می شوند، هند در پی گسترش شرکا، بسط نفوذ، وابستگی اقتصادی و تنش زدایی در منطقه است. در سطح بین الملل ساختار رفتار خاصی با رویکرد عملگرایانه را به هند تحمیل می کند. هند علاوه بر تبادل با غرب با تأکید بر روابط اقتصادی تلاش در تلطیف مواضع غرب دارد ولی از طرفی مواضع آن توسط شرکای آن در بریکس تعدیل می شود. هند تلاش می کند در نهادهای هنجارساز و بین المللی حضور فعال داشته باشد ولی نهایتاً رویکرد حقوق بشری آن بیشتر پرستیژی و عملگرایانه است تا هنجاری. این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی نگاشته شده است.

تبلیغات