تاریخ معماری و شهرسازی ایران همواره در طول تاریخ خود شاهد تحولات و دگرگونی هایی در زمینه نگرش ها، عقاید، شیوه ها و سبک ها، در هر دو بعد محتوایی و بصری بوده است. تأثیر پذیری از سنت وجهان بینی برخاسته از فرهنگ وآداب بومی، در دوره هایی محور این تغییرات بوده وگاهی نیز با الگو برداری از تحولات معماری و شهرسازی جهان، دست خوش دگرگونی شده است. مکتب اصفهان با تأکید بر فرهنگ، هنر و اندیشه اسلامی- ایرانی، دوران پرفروغ و اثرگذاری در دوره صفویه داشته است و حتی این تأثیرات تا به امروز در برخی شهرهای سنتی نیز هنوز قابل روئیت است. در دوره قاجار نیز در ابتدا مکتب اصفهان ادامه می یابد؛ اما با ورود ایران به بازارهای جهانی و برقراری روابط با دیگر کشورها، زمینه برای تغییر فرم و محتوای شهرهای ایرانی فراهم می گردد که با تولد سبک تهران، تغییراتی اجرا می شود که به طور عمده بر پایه ی نگرش های مدرنیستی شکل می یابد. در این نوشتار تلاش شده ضمن تشریح خصوصیات و ویژگی های هر یک از شیوه های اصفهان و تهران- که تأثیرات شگرفی در معماری و شهرسازی ایران داشته اند- زمینه های اشتراک و افتراق فضاها و عناصر شهری در این شیوه ها مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج این بررسی حاکی از چرخش آشکار و تغییر نقش فضای عمومی، فضاهای باز و بروز برون گرایی به جای درون گرایی در سبک تهران است؛ به گونه ای که پیوند معماری بومی ایران با معماری غرب و سرمشق گیری از بناهای اروپایی و از سوی دیگر دگرگونی کلی مفهوم «شار» در این سبک کاملا مشهود است.