در جستار حاضر تلاش شده است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد عقلی و فلسفی، مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی تزکیه نفس و ضرورت آن، براساس مبانی حکمت متعالیه صدرایی استخراج شده و مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که پس از تنزل وجودی انسان از عالم ماوراء طبیعت و آغاز پیدایش او در عالم طبیعت، گونه ای وابستگی وجودی به عالم ماده و مجرد برای انسان پیدا می شود؛ این وابستگی وجودی، به دلیل اینکه زمینه ساز رفع نیازمندی های انسان می شود، نوعی دلبستگی به دو عالم ماده و ماوراء ماده را در او پدید می آورد. اگر دلبستگی انسان، در مسیر تعدیل و تربیت قرار نگیرد، سبب توجه بیش از اندازه او به عالم ماده و طبیعت شده و به دنبال آن از جنبه ماورائی خود فاصله می گیرد؛ این فاصله سبب ازمیان رفتن تعادل در دو جنبه وجودی و دلبستگی افراطی به عالم طبیعت میشود. بر این اساس، تزکیه نفس، همان «بیرون آمدن انسان از دو لبه افراط و تفریط» و «جهت دهی دلبستگی او به دو عالم طبیعت و ماوراء» است. این پژوهش را می توان نمونه ای از کاربردی نمودن مبانی فلسفی حکمت متعالیه در حوزه اخلاق دانست.