خرده فرهنگ، بخشی از فرهنگ است که از یک سو با فرهنگ حاکمِ جامعه پیوستگی دارد و از سوی دیگر، در برخی از جزئیات با آن در تضاد است، امّا این تضاد تا آنجایی نیست که منجر به ایجاد ضدفرهنگ و یا فرهنگِ کج روی شود؛ بلکه این انحراف از فرهنگ اصلی جامعه برای گرفتن امتیازاتی از فرهنگ مسلّط است که گاهی با قدرتِ چانه زنی به دست می آید. در نظریه های جامعه شناسی از خرده فرهنگِ جوانان یاد شده و بسیاری از جامعه شناسان معتقدند، زمانی که تعدادی از جوانان در نوع رفتار و یا پوشش و حتی گفتار و تفکّرات خود با فرهنگ کلّی جامعه، تفاوت هایی را از خود بروز دهند و در این تفاوت ها پافشاری کنند، آن را باید ذیل خرده فرهنگِ جوانان بررسی کرد. در شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی منوچهر شاه، تلاشِ زال و رودابه را برای ازدواج با هم می توان مهم ترین خرده فرهنگِ جوانان در شاهنامه تلقّی کرد. هر دو نفر در جامعه و فرهنگی که به آن تعلّق دارند با مخالفت هایی جدّی برای ازدواج مواجهند. نحوه برخورد زال و رودابه با مخالفت های اطرافیان و نوعِ امتیازگیری آنان از فرهنگِ جامعه خود در این مقاله از دید نظریه خرده فرهنگی، بررسی شده است.