آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

مقدمه: نارساخوانی به عنوان شایع ترین اختلال یادگیری یکی از حوزه های متاثر از ضعف در کارکردهای اجرایی کودکان به شمار می آید و یافتن راه های بهبود کارکردهای اجرایی می تواند از بروز و پیدایش یک چرخه منفی ناکامی جلوگیری و به موفقیت تحصیلی دانش آموزان بینجامد لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر حافظه کاری و بازداری پاسخ دانش آموزان نارساخوان است. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری آن شامل همه دانش آموزان دختر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-1397 شهر مشهد با تشخیص اختلال نارساخوانی بوده که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون سیستم کارکرد اجرایی دلیس- کاپلان (D-KEFS)، آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1387)، استفاده شد. آزمودنی ها در 8 جلسه یک ساعته به صورت هفته ای        یک بارطی دو ماه تحت برنامه آموزشی قرار گرفتند ولی در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: افراد گروه آزمایش بعد از شرکت در جلسات آموزش خودتنظیمی، در پس آزمون عملکرد بهتری داشته و نمراتشان به طور معناداری نسبت به گروه گواه افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی می تواند رویکرد درمانی مؤثری برای بهبود حافظه کاری و بازداری پاسخ دانش آموزان نارساخوان باشد.

تبلیغات