آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

موضوع پژوهش حاضر تبیین نقاط تهدیدزای خاموش در سیاستگذاری کلان ملی در ایران و چگونگی ورود این مسئله های تهدیدزا به تقویم سیاستی سیاستگذاران است. به نظر می رسد نظام سیاستگذاری ایران در بخش"تقویم سیاستی" متاثر از رویکردهای هنجاری، دموکراتیک، دستاوردهای علمی و منافع ذینفعان است. تهدیداتی تخریب گر در این بخش وارد سیستم می گردد ، که ورود آن ممکن است توسط خود سیستم با جامعه مدنی حمایت گردد و مسئله اصلی پژوهش تبیین چگونگی فعال شدن این سرطان های خفته و ارائه پیشنهاد سیاستی در جهت حل آن است. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه سیستم های کارکردگرا است. محقق با بهره گیری از روش تحقیق تبیین علُی به تبیین چگونگی فعال شدن تهدیدات اجتماعی با مداخلات غیرضروری سیاستگذاران می-پردازد. محقق با بهره گیری از روش کتابخانه ای و با جمع آوری اسناد و مدارک به تبیین چگونگی ورود مسئله های اجتماعی تهدیدزا به تقویم سیاستی سیاستگذاران و روابط علی- معلولی مداخلات سیاستگذاران و فعال شدن پتانسیل های تهدید در کشور ایران می پردازد. استراتژی حل مشکل عبارت است از ““آسیب شناسی مسئله” و نگاه اداری حقوقی به مشکل” برای ارائه راه حل است. راه کار مهم حل مشکل نیز پالایش نهادی است.

تبلیغات