آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

هر گفتمان متشکل از چندین گزاره و صورت گفتمانی است که با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره به وجود می آید. در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار (1176 1213ق)، گفتمان مسلط بازگشت ادبی که همان گفتمان سنتی محسوب می شود، براساس نظام ادراکی حاکم بر عصری شکل گرفت که در آن شاه و دربار، در مقام نهاد تولیدکننده گفتمان یادشده، اصلی ترین حامی هنر و ادبیات شناخته می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش گفتمان ادبی بازگشت در تصاویر مختص فتحعلی شاه قاجار با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، زمینه های معرفتی و سامانه دانایی یا همان روح حاکم بر زمانه است. اگر بپذیریم که تا این دوره، نقاشی ایرانی و ادبیات فارسی کمابیش با یکدیگر در ارتباط و تعامل بوده اند ، باید گفت که با شکل گیری و قدرت یافتن گفتمان ادبی این دوره، هنجارهای تصویری در نقاشی ایرانی نیز دگرگون و ویژگی های تازه ای در آن پدیدار شد که در نگارگری سده های پیشین سابقه نداشته است. نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیده اند تا براساس نظریه گفتمان فوکو، به عنوان الگوی روش شناختی و رویکردی بینارشته ای، به این مسئله بپردازند که چگونه گفتمان ادبی بازگشت موجب شکل دهی به تصاویر شاهانه مکتب پیکرنگاری درباری و اثرگذاری بر آن شد. بررسی ها نشان می دهد در این دوره، شعر و توصیفات شعری همچنان به منزله منبع الهام مورد توجه نقاشان بوده است . از این رو صورت های گفتمانی غالب در سبک ادبی بازگشت، یعنی صورت تاریخ و صورت سیاست که به گفتمان قدرت بدل شده بودند، در پرده های نقاشی تصویری جدید از شاه به نمایش گذاشتند؛ به طوری که تصاویر شاه غیرواقعی تر و هاله تقدسش بزرگ تر شد و همچنین پیکره شاه غیرملموس و استعاره ای تر گردید.

تبلیغات