رویکرد یعقوب لیث صفاری نسبت به تشیع و شیعیان در بسیاری از منابع با ابهام مواجه است. مطابق برخی از روایات، یعقوب تمایل و تعلق خاطری نسبت به تشیع داشته و بر اساس بعضی دیگر از روایات، او مواضعی ضد شیعی اتخاذ کرده است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش بررسی تاریخی، ضمن بررسی گزارش های حاکی از تمایل و یا تقابل یعقوب لیث با تشیع و شیعیان و همچنین ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت او، رویکرد کلی یعقوب لیث را نسبت به تشیع و شیعیان بررسی نماید. بررسی ماهیت سیاسی و مذهبی حکومت یعقوب لیث نشان می دهد او با توجه به مصالح سیاسی حکومت خویش از طرفداران هرکدام از مذاهب تشیع و تسنن سود می جسته و اختلافات مذهبی بین تشیع و تسنن، تأثیر چندانی در جهت گیری ها و عملکردهای او نداشته است. می توان گفت رویکرد یعقوب لیث در مواجه با تشیع و شیعیان نیز از این اصل کلی متأثر بوده است. بنابراین نمی توان یعقوب لیث را حاکمی متمایل به شیعه و یا ضد آن تلقی نمود.