آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

از زمانی که که ایرانیان با ابعاد عینی و جنبه های ذهنی تجدد آشنا شدند و دورانی جدید از تاریخ اندیشه و تحولات اجتماعی خود را آغاز کردند تا به امروز، دست کم یک مسئله محوری، ذهن نخبگان کشور را به خود مشغول داشته است. این مسئله عبارت است از اینکه «غرب چگونه پدیده ای است»؟ پیرامون محور این مسئلهاساسی، پرسش های بی شماری در شرایط و موقعیت های مختلف و از چشم اندازهای گوناگون در حوزه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته است. در این بین آنچه که در تمام این رویکردها به مقولهغرب مشترک است، فهم مدرنیزاسیونی از غرب می باشد. در این نوشته، درک مدرنیزاسیونی، به فهمی از غرب می انجامد که مؤلفه های اقتصادی صنعتی به کل دنیای غرب بسط و تعمیم داده می شود. در قالب این فهم، ما شاهد شکل گیری دو گفتمان در نسبت با غرب بودیم: «گفتمان غرب گرایی» و «گفتمان غرب ستیزی». اگرچه خرده گفتمان های دیگری نیز در بین این دو گفتمان به مثابه دو سر طیف شناخت غرب در نوسان بودند، اما این مقاله، متکلف بررسی دو گفتمان مذکور است. پژوهش حاضر با بررسی عناصر (گزاره ها) شکل دهنده گفتمان های مذکور، سعی بر نشان دادن درک سطحی این گفتمان ها از غرب دارد و در تلاش است با ایجاد گزاره های گفتمانی جدید در قالب «گفتمان غرب شناسی» به شناخت مجدد از غرب، با عنایت به مشکلات و کج فهمی های گذشته، نائل آید که این گزاره های گفتمان جدید، مبتنی بر نگرش فلسفی اندیشه ای به مقولهغرب است.

تبلیغات