با ظهور سلسله صفوی در ایران، تغییرات سیاسی، اجتماعی و مذهبی فراوانی به وجود آمد. به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع اثنی عشری به عنوان مذهب اصلی و مورد حمایت در ایران، روابط و مناسبات حکومت صفوی با گروه های مذهبی غیر مسلمان از جمله مسیحیان را نیز تحت تاثیر قرار داد. مسیحیان که در این زمان شامل ارامنه، گرجیان و مبلغان مذهبی می شدند نیز وارد گونه ی خاصی از تعامل با حکومت و شرایط جدید شدند. در این میان مواضع و سیاست های مذهبی شاهان عصر صفوی نسبت به اقلیت مسیحی در ایران این عصر حائز اهمیت است. هر چند این موضوع در پژوهش های موجود به صورت فشرده و غالبا توصیفی مطرح شده ولی هدف از این نوشتار این است که به طریق توصیفی و تحلیلی، با بهره مندی از روش تحقیق تاریخی و استفاده از منابع دست اول و پژوهش ها ی روشمند این مساله را مورد بررسی قرار دهد.