این پژوهش بر پایه نظریه ای بیانی در مورد نمایش تلویزیونی بر اساس نوع ارتباط بین فضای تولید و اجراء و فضای دریافت مخاطب صورت گرفته است. هدف مقالهءتعریف ماهیت و ساختار نمایش تلویزیونی با توجه به فنون و روش های ارتباطی برای دستیابی به بیان خاصی است که می توان از این گونه برنامه سازی انتظار داشت. به نظر نگارنده، نمایش تلویزیونی به عنوان رسانه ای که همزمان از امکانات نمایشی تئاتر و تکنیک های تلویزیون بهره می برد، سبب شکل گیری رسانه و البته هنری متفاوت با بیانی نو شده است.. با سلطهء قطعی این بیان بر دو زبان تئاتر و تلویزیون، شاهد شکل گیری و پدیداری نظریه خاصی در عرصهء بیانی رسانه با عنواننظریهء بیانی نمایش تلویزیونی؛ «پخش - اجرا» هستیم. این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و براساس مقایسه تطبیقی و اسناد کتابخانه ای است و بر پایه آرای «ریچارد شکنر» و «بلا بالاش» استوار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد نظریهء شکنر و نظریه فیلم بالاش؛ در مورد ماهیت نمایشِ تلویزیونی، با سه موضوع کلانِ ماده خام، تکنیک ساخت و در نهایت، پخش و اجرای زنده توام است.