یکی از ابعاد مهم گفتگوهای قرآنی، رعایت و عدم رعایت قواعد ادب ورزی است. پژوهش حاضر می خواهد جلوه های ادب و بی ادبی را در گفتگوهای میان فرعون و موسی(ع)، باتکیه بر نظریه ادب براون و لوینسون (1987) و نظریه بی ادبی کالپپر (1996) در سوره اعراف بررسی کند. مسئله این تحقیق پاسخ این است که کاربرد راهبردهای ادب و بی ادبی در این متن گفتگویی، به چه میزان و در چه جهتی است. هدف بررسی چگونگی عملکرد و تاثیرگذاری راهبردهای ادب و بی ادبی در این گفتگوهاست. نتایج عبارتنداز: گفتار مودبانه تر موسی(ع) و گفتار بی ادبانه فرعون، اختصاص بیشترین میزان راهبردهای ترکیبی در آیه ها، کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای ادب توسط موسی(ع) و کاربرد میزان بالای تمامی راهبردهای بی ادبی توسط فرعونیان. وجود دو گروه متضاد و مخالف باتوجه به صفت هایشان نشان از علت کاربرد یک گروه از راهکارهای ادب و گروه دیگر از راهکارهای بی ادبی است. یافته های پژوهش همچنین نشان دهنده اهمیت مطالعه ادب و بی ادبی به عنوان پدیده ای اجتماعی- کاربردشناسی است که ارتباط دهنده بین مذهب و اخلاقیات است. همچنین این پژوهش با کمک نظریه های زبان شناسی(کاربردشناسی) افقی جدید پیش روی مخاطب می گذارد تا درک بهتری از آیه های قرآن و تفاسیر آن داشته باشد.