هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر رهبری اصیل بر چابکی نیروی انسانی در آموزش و پرورش است.این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی بود که به شیوه همبستگی و پیش بینی انجام،و از نظر نوع هدف، کاربردی می باشد و از روش پیمایشی جهت گردآوری داده ها استفاده گردید.«کارمندان آموزش و پرورش شهرستان قوچان»به عنوان جامعه آماری انتخاب و بدین منظور گروهی متشکل از95کارمند از بین کارمندان اداره آموزش و پرورش به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی ادراک کارکنان از رهبری اصیل، پرسشنامه ی استاندارد الیو و والومبا(2007)برای ارزیابی چابکی نیروی انسانی از پرسشنامه استاندارد شریفی و ژانگ1999استفاده شد. روایی ابزارها به صوت صوری و محتوایی و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب برای پرسشنامه رهبری اصیل(91/0)و برای چابکی نیروی انسانی89/0به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی، رگرسیون چندگانه و آزمونt استفاده گردید. نتایج نشان داد مؤلفه های رهبری اصیل به جز پردازش متوازن در کارکنان آموزش و پرورش بالاتر از جامعه است. در مورد چابکی نیروی انسانی تفاوت معنادار نمی باشد. همچنین مولفه های رهبری اصیل(49)درصد توانایی پیش بینی چابکی نیوی انسانی را دارند و51درصد باقیمانده مربوط به سایر عوامل می باشد.همچنین با توجه به مقادیر به دست آمده از آزمون t، زیرمقیاس پردازش متوازن(یکی از زیر مقیاس های رهبری اصیل)با76/0= β بر میزان چابکی نیروی انسانی در سطح(5) درصد تاثیر معنادار دارند(p<0.05). بنابراین مسئولان و مدیران اداره آموزش وپرورش به عنوان سکان دار تعلیم و تربیت یک جامعه لازم است مولفه-های سبک رهبری اصیل را در عمل به کار گیرند تا در جهت ارتقای چابکی نیروی انسانی گام بردارند.