تنازع یکی از مباحث علم دستور است که بر اساس آن بخشی از جمله همزمان چند نقش مختلف نحوی می گیرد. هدف این مقاله، تعیین و بررسی نقش های زیباشناختی این تمهید زبانی در شعر است. هنگام ایجاد تنازع در شعر، شاعر ساختار جمله را به گونه ای تنظیم می کند که واژگان، ترکیبات و جملات مختلفی، متنازعٌ فیه را برای تکمیل ساختار نحوی خود به سمت خود جذب می کنند و به تعبیری، برای تصاحب آن به نزاع می پردازند. این خصوصیت موجب ساخت خلاقیت های هنری مختلفی در شعر می شود و جملات و بخش های مختلف شعر را مانند لولا به هم متصل می سازد و به آن ها عمق و ژرفا می بخشد. ایجاد ابهام و چندمعنایی، ساخت برخی صنایع بدیعی، انسجام، ساخت زبان خاص شعری و رعایت ایجاز و دوری از اطناب از جمله کارکردهای هنری تنازع در شعر محسوب می شود. شاعر در بیشتر مواقع، آگاهانه از تنازع بهره می برد تا بتواند زبان شعری خود را برجسته و بلیغ تر سازد.