هدف این مقاله تبیین یک مسئله اپیدمیک و نوظهور در سبک های مدیریتی تحت عنوان سبک مدیریت ویترینی است. برای طراحی چارچوب مفهومی، از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد و برای گردآوری داده ها از ابزار «مصاحبه اکتشافی» و «مشاهده» استفاده شده است. نمونه مورد مصاحبه 17 نفر از اساتید دانشگاه دارای حداقل پنج سال سابقه اجرایی بودند که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شد. همچنین 26 نفر از مدیران چند سازمان، مورد مشاهده قرار گرفته و مصاحبه نیمه ساختارمند با ایشان صورت گرفت. کفایت تعداد نمونه از روش اشباع نظری حاصل شد. «اعتبار» مدل به وسیله ابزار «گروه کانون» 15 نفره نخبگان و نظریه پردازان، طی دو دور در معرض نقد و نظر قرار گرفت. چارچوب مفهومی طراحی شده برای نظریه مدیریت ویتریتی با استناد مبانی نظری تحقیق پشتیبانی شده است. نتایج 4 عامل موثر بر مدیریت ویترینی و 7 استراتژی برای مواجهه با این نوع مدیریت را ارائه می کند. در انتها، برای محک زدن چارچوب ارائه شده و قابلیت کاربرد نظریه، فرضیاتی تدوین شده است تا توسط محققان آتی به بوته آزمایش گذارده شود.