آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

دانش زیست شناسی به واسطه فرضیه تکامل بیشترین تأثیرگذاری را در معارف بشری، اعم از دینی و غیردینی، داشته است. لامارکیسم، داروینیسم، نئوداروینیسم و باورمندان به تکامل ژنتیک همچون داوکینز، نقاط عطف و سیر تکاملیِ این فرضیه را نشان می دهند. لامارکیسم را خود زیست شناسان منسوخ کردند اما عوامل گوناگون علمی و غیرعلمی سبب شد داروینیسم علی رغم مخالفتِ برخی زیست شناسان و علی رغم کاستی هایش به حیات خود در جوامع علمی ادامه دهد. ابهامِ این فرضیه درباره آغاز حیات و حواله دادنِ برخی تغییرات به تصادف و عرضه الگوی رفتاریِ توحشی بر اساسِ قانون تنازع بقا و نقضِ این قانون حتی در میان حیوانات، از جمله نقایصِ این فرضیه است. امروزه با پیشرفت های در خور توجه در دانش ژنتیک، همان باور تکاملی را افرادی مانند داوکینز در قالب تغییرات و جهش های ژنتیکی مطرح می کنند. مقاله حاضر ضمن نقد کلی و نیز نقد شمول فرضیه بر انسان، نسبتِ این فرضیه با ساحتِ متعالیِ انسان را می سنجد و نشان می دهد این فرضیه با فرض صحت، منافاتی با ساحت متعالی انسان ندارد.

تبلیغات