دو مکتب عقل گرا و تجربه گرا درباره منشأ زبان نظر متفاوتی دارند. عقل گرایان، زبان به معنای قوه و استعداد ذهنی آن را فطری انسان می دانند و برای اثبات آن، ادله محکمی اقامه کرده اند؛ در مقابل، تجربه گرایان بر اکتسابی بودن زبان به کمک فرایندها و مکانیسم های غیرمستقیم تأکید دارند و زبان را حاصل تجربه و تعامل ذهن با محیط می دانند. اندیشمندان اسلامی معتقدند امور فطری از ابتدای خلقت به صورت بالقوه در درون انسان نهاده شده و رشد و تقویت آن وابسته به عوامل درونی و بیرونی متعددی است. با این معنا از فطرت، استدلال های نوخاسته گرایی نقد شده و بیان شده زبان قوه ای درونی در نوع انسان است که در یک حرکت به فعلیت می رسد و تحت تأثیر عوامل محیطی متفاوت، رشد می کند و دستورات زبانی را می سازد.