موضوع این مقاله، معنای زندگی و مسئلهاش تعریف ماهیت و هدف زندگی دنیوی از دید علامهطباطبایی است. دادن پاسخی نو براساس نظریه اعتباریات و نظریه ولایت در قرآن و عرفان اسلامی، ضرورت پرداختن به این مسئله را آشکار میکند. روش کارْ بیان مسئله، سپس تبیین جواب دیگران و علامه و در انتها، مقایسه جوابهاست. ازنظر ایشان دنیا معلول عوالم قبل از خود است و هنگام معاد به همان علت خود برمیگردد. زندگی دنیوی ترکیبی از وجود حقیقی، باطنی و تکوینی یا سختافزار با وجود اعتباری، ظاهری و تشریعی یا نرمافزار است؛ درنتیجه، هدف از هبوط انسان و زندگی دنیوی، ظهور آن باطن در این ظاهر است تا با تجربه کردن پایینترین مرتبه هستی و جمع آن با مراتب قبلی و بالاتر، به مقام ولایت (جامعیت اول و آخر یا باطن و ظاهر) برسد و خلیفه خدا در زمین شود. در پاسخ به مهمترین اشکال مخالفانِ نظریههای فراطبیعتگرا، یعنی بیمعنا شدن ذات زندگی دنیوی و ابزاری شدن آن در مقابل امری بالاتر و برتر، از آموزه مهم اما مغفول یکپارچگی دنیا و آخرت و یکپارچگی مراتب قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا در انسان استفاده کرده ایم. نوآوری این تحقیق، استفاده از نظریه اعتبارات و نظریه ولایت برای جواب دادن به سوال از معنای زندگی و نقد جوابهای دیگران است.