مقدمه: بیماری ام اس یکی از بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبه های مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. مواد و روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران عضو انجمن ام اس شهر اهواز در سال 1396 بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران، تعداد 260 نفر انتخاب شدند و به ابزار فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (یانگ و براون، 2003) ، پرسشنامه احساس تنهایی کالیفرنیا (راسل، پپلا و فرگوسن،1978) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (نجاتی،2013) پاسخ دادند. نهایتاً تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم کارکردهای اجرایی را پیش بینی نمود (05/0 Pنتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی عامل مهمی در تضعیف کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس می باشند. از این رو در برنامه های توانبخشی این بیماران توجه به طرحواره های ناسازگار اولیه و احساس تنهایی آن ها ضروری است.