در این پژوهش تلاش می شود تا نظریه اخلاقی مورد نظر حکیم عمر خیام نیشابوری با توجه به رباعیات منسوب به وی مورد بررسی قرار گیرد و نسبت آن با فلسفه اخلاق اسلامی مورد مدّاقه قرار گیرد. اهمیت مساله با توجه به تاثیر عمیق خیام در ادبیات(شعر، رباعیات) و تفسیرهای متفاوت و بعضا متعارض از فلسفه و نظریه اخلاقی وی مشخص می گردد. بنابراین هدف اصلی ما از این پژوهش تحلیل ابیات وی و استخراج نظریه اخلاقی است که خیام از آن حمایت می کند. از سوی دیگر در این نوشتار به دنبال تعیین نسبت نظریه اخلاقی وی با نظریات اخلاقی معاصر هستیم. بررسی ابیات و رباعیات خیام نمایانگر این است که وی از نوعی لذت گرایی اخلاقی حمایت می کند که با ارضای امیال و خواهش های نفسانی در لحظه قرابت دارد. پرواضح است که چنین نظریه ای با اندیشه متفکران اسلامی همچون ابن سینا و ابن مسکویه که بر لذایذ عقلانی و معنوی تاکید می کنند در تعارض قرار می گیرد. البته این نظریه اخلاقی معلول فلسفه و جهان بینی شکاکانه ای است که از متن اندیشه های خیام قابل استخراج است. اما براساس یافته های این تحقیق از نظر افرادی همچون شهید مطهری و علامه جعفری رباعیاتی که رنگ و بوی شکاکانه و پوچ گرایانه دارد از آن خیام نیست و صرفاً به او نسبت داده شده است. با چنین فرضی مبنای نسبت دادن پوچ گرایی به خیام و در نتیجه لذت گرایی به او متزلزل خواهد شد.