هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی مدلی برای رضایت از یادگیری بر اساس نظریه ی شناختی- اجتماعی بندورا در مدارس هوشمند است. به این منظور تعداد 383 نفر (210 پسر و 173 دختر) از دانش آموزان پایه ی دوم راهنمایی مدارس هوشمند شهر شیراز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنی ها پرسش نامه های خودکارآمدی کامپیوتر ترک زاده، انتظار عملکرد کامپیوتر و هیگنز، قابلیت سیستم و ویژگی محتوا پیتوچ و لی، تعامل جانسون، کیلیون و امی، جو یادگیری چیو و لیو و رضایت یادگیری چوی، هسو و سان را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی کامپیوتر، انتظار عملکرد، قابلیت سیستم، ویژگی محتوا، تعامل و جو یادگیری از عوامل اصلی رضایت از یادگیری در مدارس هوشمند می باشد: متغیر مستقل خودکارآمدی هم به طور مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق انتظار عملکرد بر رضایت از یادگیری تأثیر دارند. میان تعامل و رضایت از یادگیری رابطه ی مستقیم و معنا دار به دست نیامد. تعامل از طریق جو یادگیری و انتظار عملکرد رضایت از یادگیری را به نحو مثبت و معنا داری پیش بینی می کنند. خودکارآمدی کامپیوتر، قابلیت سیستم و ویژگی محتوا اثری غیرمستقیم روی رضایت یادگیری دارند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت این عوامل برای برنامه ریزی در مدارس هوشمند لازم و ضروری هستند و اگر به این عوامل توجه شود رضایت یادگیری دانش آموزان بیش تر خواهد شد.