آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

«رنگ» یکی از مؤثّرترین ابزارهای آفرینش هنری ادبی است. با آنکه نمود این عنصر در گذشتة ادبیات فارسی، گوناگونی امروزه را نداشت، امّا همواره نقشی مهم و تعیین کننده در القای مفاهیم به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در حوزة شعر داشته است. بررسی میزان و نحوة کاربرد انواع رنگ در شعر کهن و معاصر، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشه های شاعران است. براساس همین اهمّیت، هدف مقالة حاضر، تحلیل کارکرد محتوایی انواع رنگ های به کار رفته در غزلیات مولوی است؛ چهره ای که پس از جریان سازی سنایی و پیشگامی عطّار، شعر عارفانه را به اوج معنا و ژرفا رسانید و بررسی غزل او از این منظر می تواند به شناسایی بخش مهم دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های شعریش بینجامد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در کل، مولوی انواع رنگ را در بافت موضوعی معنایی عرفان عاشقانه یا معانی تعلیمی به کار می برد. این کاربرد، البتّه شامل جزئیات بسیار و متنوّع است. پربسامدترین رنگ ها در غزل او نیز به ترتیب عبارتند از: سیاه، سرخ، زرد و سبز.

تبلیغات