بحث جایگاه دین و چگونگی تأثیرگذاری آن بر سیاست گذاری فرهنگی، یکی از موضوعات مطرح در حوزة سیاست گذاری فرهنگی محسوب می شود. نظریات مختلفی نیز در این خصوص ارائه شده است که در طیفی از نظریات حداقلی تا حداکثری قرار می گیرد. از سوی دیگر خط مشی گذاری فرهنگی در جامعة اسلامی از الگوی خاصی تبعیت می کند. آنچه این الگو را از الگوهای مشابه متمایز می کند، این پیش فرض است که دین نقش بسزایی در شکل گیری فرهنگ یک جامعه دارد و این نقش، فراتر از صِرف تعیین خطوط قرمز در تدوین سیاست های فرهنگی است. این الگوی خط مشی گذاری، برخلاف الگوهای رایج که بر محور شناسایی و حل مسئله قرار دارند، با مسئله آغاز نمی شود. در این تحقیق بر اساس روش تحلیلی توصیفی و با رجوع به آیات و روایات و به ویژه سیرة پیامبر اکرم(ص) سه عنصر در الگوی خط مشی گذاری فرهنگی (مرحلة تدوین) بر اساس آموزه های اسلام معرفی می شود که عبارت اند از پیگیری، درمان و رفع معضلات فرهنگی جامعه؛ پیشگیری از بروز مشکلات فرهنگی؛ و پیش برندگی جامعه به سوی تعالی. در این الگو بر ویژگی هوشمندی نظام اسلام و تمرکز بر منحل کردن مسائل به جای حل کردن مسائل تأکید می شود. بر این اساس، اولین گام در سیاست گذاری فرهنگی شناسایی عوامل پیش برنده در یک جامعة دینی است (فارغ از اینکه معضلی در جامعه باشد یا نباشد). گام دوم شامل پیشگیری، یعنی شناسایی عوامل ایجاد معضل که در متن آموزه های دینی نهفته است، می شود و تلاش برای رفع مشکل به طور مستقیم باید در مرحلة آخر باشد.