این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانی گری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشه ای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بین المللی و هویت شرقی-ارزش های غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروه های اجتماعی ای که حزب از میان آنها برخاسته است مورد بررسی قرار گرفته است. این امر موجب گردیده این سه اصل به عنوان اصول پایدار نوعثمانی گری حزب عدالت و توسعه مطرح شوند و از سیاست هایی که ریشه متغیرهای روشی دارند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی دچار تغییر می شوند، جدا گردند. همچنین با تکیه بر متغیرهای ریشه ای تعاریف حزب از اسلام گرایی، میزان تاثیرپذیری آن از کمالیسم و گذشته نوعثمانی گری مشخص گردیده است. بر اساس یافته های این مقاله متوجه می شویم که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست خارجی خود دچار تناقض نیست بلکه به سبب عدم رجوع به تعاریف حزب و رهبران آن از نگرش و شیوه عمل خود در عرصه سیاست خارجی، بینشی متفاوت از بیان آنها بر رفتار آنها از سوی برخی منتقدین حاکم شده بود.