مبانی فکری و اصول جناحی در روند سیاست گذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
بهطوریکه میتوان تأثیر این مبانی را در سیاستهای اجرایی و در صحنه عمل مشاهده کرد . هر
یک از دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا اصول عقیدتی و فکری خود را به عنوان نهاده وارد
سیستم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کردند و پس از تجزیه و تحلیل در این سیستم که
دارای یکسری اصول و قواعد خاص خود است، در قبال برنامه هسته ای سیاست هایی را به اجرا
گذاشتند. با مقایسه نهادههایی که این دو جناح سیاسی وارد سیستم کردهاند و همچنین داده ها یی
که بهصورت سیاست اجرایی از سیستم خارج شده است، میتوان دریافت که روش هریک از این
دو جناح در قبال برنامه هستهای متفاوت بوده است؛ اما با توجه به ماهیت و اصول کلی سیستم
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، هدف اصلاحطلبان و اصولگرایان در دستیابی به فناوری
صلحآمیز هستهای مشترک بوده است؛ بنابراین در این مقاله هدف، بررسی و واکاوی روش ها ی
متفاوت دو جناح سیاسی حاکم در اجرای سیاست واحد دستیابی به انرژی هستهای بر اساس نظریه
سیستمها است