ایران و عربستان سعودی با توجه به مختصات ژئوپلیتیکو ویژگی های جغرافیایی خود، دو
کشور مهم و تعیینکننده در منطقه بهشمار میآیند. این دو کشور، تقریباً از دهه 1950 به این سو،
یکدیگر را به عنوان یک رقیب در نظر گرفتهاند. تنش و ناسازواری میان این دو کشور، پس از
پهلوی دوم شکل جدیتری گرفت و به دلیل متقارن بودن حوزه های نفوذ این دو کشور در منطقه،
ایران و عربستان سطح پیوستهای از تنش را میان خود تجربه کرده اند . رقابت ایران و عربستان،
زمینهی گستردهای را دربرمیگیرد. این زمینه ی رقابت در کنار شماری از عوامل مادی و معنوی
سبب بروز تنش و تیرگی در روابط تهران - ریاض شده است. ایران، بهویژه پس از رخداد انقلاب
اسلامی در پی نفوذ در میان کشورهای مسلمان منطقه است و به دلیل خاستگاه ایدئولوژیک شیعی
خود با ایدئولوژی وهابیت عربستان ناهمسازی دارد. از این گذشته، پیوستگی های ژئوپلیتیک و
رقابت در منطقه بر پایه کسب قدرت و هژمونی نیز بر رویارویی این دو کشور افزوده است .
پژوهش حاضر، از لحاظ روششناسی توصیفی- تحلیلی است و برپایهی نظریهی سازهانگاری می
کوشد تا به واکاوی مهمترین دلایل ناسازواری در روابط میان ایران و عربستان بپردازد . بر پایه
مشترک در « هویت » و « انگاره » ،« هنجار » نتایج این تحقیق، به نظر میرسد که فقدان سه شاخص
میان ایران و عربستان، در کنار رقابت و قدرت بر بنیاد ژئوپلیتیک، از عوامل مهم ایجاد تنش در
روابط تهران - ریاض به شمار میرود.