سیاست روسی سازی حکومت تزاری در بعد فرهنگی خود، تلاشی بود در جهت انضمام فرهنگی فرارودیان به قلمرو تمدن روسیه که جدا از فرهنگ اروپایی بود. استعمارگران روسی در این سیاست ورزی در قالب مخالفت با اسلام، تشکیلات دینی را هدف قرار دادند که نهادهای آموزشی فرارود نیز جزئی از آن بود. روند سیاست گذاری نمایندگان حکومت تزاری در حوزة آموزش (که آن را کانون تولید «تعصب اسلامی» می دانستند) و به تبع آن اقدام واکنشی مسلمانان، یکی از محوری ترین موضوعات مورد پرسش در این دوره است. طرح مشخص روس ها این بود که حمایت کامل دولتی از مراکز آموزشی کهنه و منحط فرارود سلب شود و سپس در رقابت با نهادهای جایگزین روسی(مدارس روسی و روسی بومی) تضعیف شده و اهمیت خود را از دست بدهند. برخلاف پیش بینی مقامات روسی، حاصل این تقابل، شکل گیری گونه جدیدی از نظام آموزشی محلی( مدارس اصول نو یا جدید) بود که گرچه ساختار آن تا حدود زیادی وارداتی بود اما توفیقاتی داشت که روس ها را ناگزیر ساخت چرخش کاملی در روند سیاستگذاری خود داشته باشند.