در جهان اساطیری دو تمدن کهنسال ایران و هند که به دلیل مشابهت های قومی، فرهنگی و اساطیری شان خویشاوند قلمداد شده اند، موجودات خیر و شری وجود دارند که برخی از آن ها، از قابلیت پیکرگردانی یا دگرریختی برخوردارند. پدیده ی ترکیبی فیل سر هندی با نام گانش که در زمره خدایان حیوانی محبوب هندو جای می گیرد، یکی از این نمونه هاست. از آن جا که چنین موجودی در برخی از متون ایرانی از جمله شاهنامه و نگاره های مرتبط با آن، در قالب دیو به تصویر کشیده شده است.این پژوهش می کوشد تا با بررسی این پدیده در اساطیر، ادبیات و هنر این سرزمین ها، به واکاوی دلایل چنین امری بپردازد. از نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی، تطبیق میان رشته ای و با استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است، برمی آید که این موجود ترکیبی در سرزمین مادریِ آن، از کنام دیوها به قلمروی خدایان درمی آید و به مرور زمان با افزایش محبوبیت خود در آسیا، در آیین مانویت نیز نفوذ می کند.در عین حال، همتای پلید این پدیده نیز که از اهمیت کمتری برخوردار است، به حیات خود در هنر و ادبیات هند،ادامه می دهد.این موجود پیکرگردانی شده در ایران پس از غلبه تفکر زرتشتی و به دلیل دشمن شمردن خدایان پیشین این سرزمین و بلاد دیگر از سوی زرتشت، تنها وجه دیوگونه خود را به نمایش می گذارد؛ و با نفوذ در باور اسلامی و ادبیات عامیانه ایرانی نیز در قالب جن )و در وجه منفی آن(، به تصویر کشیده می شود.