آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

این مقاله با بررسی انواع اختصار و اختصارسازی در زبان فارسیِ کنونی نگاهی تاریخی نیز به این فرایند واژه سازی دارد و با ارائة شواهدی نشان می دهد که علیرغم نظر برخی از صاحب نظرانِ این حوزه، اختصارسازی در زبان فارسی قاعده مند و دارای قدمتی دیرینه است و حتی به دوران کتیبه نگاری برمی گردد. در این پژوهش، نگارندگان این بحث را برپایة اصول اقتصاد[1] و کم کوشی[2] گذاردهاند که زیف[3] در سال 1949 مطرح کرده بود. زیف و مارتینه (1962) در این مورد عنوان می کنند که اصل اقتصاد و کم کوشی در تمامی جوانب زندگیِ انسان، از حرکت و تولید گرفته تا سخن گفتن دیده می شود. رابطه فوق در زبان نیز وجود دارد و در همین راستا اصل اختصار بیان می شود که به طوردقیق می توان گفت رابطة معکوس بین طول کلمه ها و فراوانی کاربرد آن ها وجود دارد. پژوهش حاضر براساس پیکرة نوشتاری و گفتاری انجام گرفته و نمونه های ارائه شده از منابعی چون فرهنگ ها، مقالات و آگهی ها گردآوری شده اند. پس از بررسی حدود 400 واژة اختصاریِ فارسیِ گردآوری شده، 6 طبقة اصلی و حدود 50 طبقة فرعی شناسایی شده اند. مقالة حاضر با ذکر الگوهای ساختواژی اختصارات و با تایید نظریة زیف، نشان می دهد نیروی بازدارنده ای وجود دارد که توسط اصل اقتصادِ گوینده و شنونده اعمال می گردد.

تبلیغات