با انحطاط صنایع دستی و کاهش صادرات ابریشم در عصر ناصری، اقتصاد کشور، عمیقاً به بخش کشاورزی وابسته شد. به این ترتیب، زمین و مالکیت آن اهمیتی بیش از گذشته یافت. قحطی ها که معلول مجموعه ای از عوامل طبیعی و اقتصادی بودند موجب مرگ و میر و مهاجرت کشاورزان و کشت نشدن زمین های کشاورزی می شدند. کاهش محصولات زراعی، یا زمین ها را به تصرف دولت و ملاکان بزرگ درمی آورد و یا به موقوفات می افزود. این وضعیت به تضعیف خرده مالکی و تبدیل خرده مالکان به کارگران روزمزد می انجامید. قحطی، دولت را دچار بحران مالی می کرد و دولت برای رهایی از این بحران به فروش خالصه ها پرداخت. فروش خالصه ها قیمت غلات را افزایش داد، طبقه جدید تاجر- ملاک را پدید آورد و بر قدرت و نفوذ سیاسی ملاکان بزرگ افزود.