نهاد وقف از جمله نهادهای تأثیرگذار در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در جامعه بوده است. به ویژه در دوره هایی که حکومت ها به طور رسمی خود را موظف به انجام دادن بسیاری از امور رفاهی نمی دانستند، این نهاد به طور چشمگیری خلاء های موجود را در جهت رفاه و آسایش افراد جامعه پر می کرد. به طوری که حتی پادشاهان و حکومتگران نیز اقدامات رفاهی خود را، نه به عنوان وظیفة یک حکومتگر، بلکه به عنوان واقفی خیّر، انجام می دادند.
در ضمن، نهاد وقف توان آن را داشت که به برخی از امور مذهبی و فرهنگی جامعه سمت و سو دهد و با حمایت خود، تفکر و اندیشة مسلط بر جامعه را هدایت نماید. این امر به ویژه در دورة صفوی و با رسمیت یافتن تشیع در جامعة ایران و حمایت همه جانبة حکومت از اشاعة این آیین، رنگ و بویی دیگر یافت. به طوری که نمی توان نقش نهاد وقف در اشاعه و گسترش تشیع و سنت های آیین شیعی را نادیده انگاشت. علاوه بر آن که کارکرد این نهاد، رفاه اجتماعی و حتی توسعة شهری را به دنبال داشته است.
در اینجا درصدد هستیم با نگاهی گذرا به نهاد وقف در دورة صفوی، نقش و کارکرد آن را در ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی واکاوی نماییم. برای این کار، علاوه بر مراجعه به منابع این دوره، برخی وقفنامه های موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پرسش مطرح این است: وقف چگونه و از چه راه هایی توانست بر ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی جامعة صفوی تأثیر گذارد؟ فرضیة ارائه شده بدین گونه است: نهاد وقف با ایجاد مراکز تأثیر گذاری چون مدارس مساجد و نیز تشویق و حمایت از سنن و مراسم شیعی در تثبیت و گسترش این آیین در ایران مؤثر بود. همچنین، با گسترش زیارتگاه ها و ایجاد تأسیسات جانبی در کنار آن ها، نه تنها به روند گسترش تشیع کمک کرد، بلکه باعث توسعة شهری و رفاه اجتماعی نیز شد. علاوه بر این، نهاد وقف با تأسیس بناهای عام المنفعه، مانند پل، آب انبار، کاروان سرا، دارالشفاء، حمام و غیره، که غالباً برای تأمین مالی مصارف مورد نظر واقف ایجاد می شد، در ابعاد مختلف اجتماعی تغییر و تحول ایجاد کرد.