سمبولیسم، مهم ترین شیوة بیان رمز و رازهای عرفانی است و گسترة زبان عرفان را از چنبرة پدیدارهای هستی تا فراسوی جهان ناپیدا و بیان ناپذیر افزایش می دهد. از میان رویکردهای سمبلیستی عارفان ایرانی، سمبولیسم الفبایی شگردی هنری برای تبیین اندیشه های عرفانی بوده است و سروده های آنان را آکنده است. پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکرد تحلیل محتوا، شاخص ترین آثار حکمی عرفانی و برجسته ترین دیوان های عارفان فارسی گوی را بررسی کرده است. در این مقاله، با بهره گیری از اندیشه های حکما و عرفای ایرانی، مضامین نگرش های الفبایی دیوان عارفان ایرانی شرح، و چگونگی متجلّی شدن این اندیشه های بلند حکمی و عرفانی با استفاده از سمبولیسم الفبایی در دیوان شاعران تبیین و تحلیل شده است. آنگاه گونه های سمبولیسم الفبایی نیز طبقه بندی گردیده است. در پایان، نگارنده نتیجه می گیرد که بنیان اندیشگانی حکمت و عرفان ایرانی و اسلامی در بسیاری از موارد، آبشخور یکسانی دارد و نمی توان مرز مشخّصی را میان این دو حوزة اندیشگانی ترسیم کرد، چنان که در گزارش سمبولیسم الفبایی دیوان عارفان، آمیغی بودن این دو را می توان مشاهده نمود.