می توان برای فرهنگ به معنای فلسفی و خاص کلمه، هم منشأیی غیربشری و هم منشأیی بشری درنظر گرفت. بدین معنا که گونه ای از فرهنگ به همراه مؤلّفه ها و عناصر تشکیل دهنده آن، به طورذاتی غیر بشری و بنابراین هدیه حق تعالی و یا کلام وجود است و سنخی دیگر از آن، تجلی فکر و اندیشه بشر است. هرچند درباره نوع دوم، سخن از مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی امری مقبول و پذیرفتنی است؛ اما سخن درباره مورد نخست، اندکی پیچیده و بحث برانگیز است. این پیچیدگی تا حدّ بسیار زیادی در اصل ادعا؛ یعنی غیربشری بودن این سنخ از فرهنگ ریشه دارد. در این نوشتار پس از تفکیک این دو سنخ فرهنگ و تبیین برنامه ریزی فرهنگی برای فرهنگ های ساخت بشر، برخلاف برخی تلقی ها، امکان برنامه ریزی برای فرهنگ هایی که منشأ غیربشری دارند نیز تبیین گردیده است. بر این اساس می توان گفت، هرچند حکمت و فرهنگ آغازی غیربشری دارد؛ اما در عین حال نقش و سهم انسان در پاسداری و ترویج این میراث در مکان ها و زمان های مختلف غیرقابل انکار است.