همزمان با رشد برون زای بافت های شهری به سوی روستاها و مراکز زیستی پیرامونی، علاوه بر بافت های مرکزی شهرها، روستاهای الحاقی نیز در جریان توسعه با جایگزینی جمعیت، نیل به حاشیه نشینی دارند و بافت های جدید مسئله دار شهری با ماهیت روستایی پدید می آیند. روستاها در جریان این الحاق مهلت سازگاری و تطابق و در یک کلمه، شهری شدن ندارند و این آغازگر مسئله در دو بستر متفاوت، یعنی شهر و روستاهایِ الحاقی به شهر است. به واسطه گستردگی این نوع الحاق ها، پژوهش در زمینه چرایی و چگونگی پیدایش بافت های روستاشهری و بیان پیشینه و رویکردهای گوناگون نسبت به این گونه بافت ها دارای ضرورت موضوعی، موضعی و زمانی است. برای امکان ارائه رهیافت هایی برای چشم اندازسازیِ بافت های روستاشهری، گونه بندی بافت های روستایی الحاقی گام نخست است. این نوشتار با هدف تعریفِ مبنایی برای گونه شناسی بافت های روستاشهری، با استفاده از روش پژوهش اکتشافی توسعه ای؛ اصول راپاپورت برای قاعده مندسازی گونه شناسی، ازجمله به کارگیری شاخص های متعدد (گونه شناسی چندشاخصه ای)، پرهیز از تشخیص گونه ایده آل و خالص و انتخاب معقولانه شاخص ها و تعمیم نظریه شکلِ شهریِ لینچ را مبنا قرار داده و رفتار روستا و شهر را در جریان الحاق 15 نمونه روستای الحاقی به شهر یزد پی جسته است. پس از دسته بندی محورهای منتج از بررسی ماهوی این بافت ها، با استفاده از روش پژوهش تطبیقی در سه گونه کالبدی (ترکیبی، خطی و فشرده طبیعت محور، ترکیبی، خطی و فشرده انسان ساخت)، موقعیت شناسی (اقماری فرودست و فرادست، پیوسته فرودست و فرادست، درونی فرودست و فرادست) و هویت انسانی (اقتصادمحور، مذهب محور و قومیت محور) طبقه بندی شدند و مبنایِ گونه بندی، 15 بافت روستایی الحاقی به شهرِ یزد قرار گرفت.