طی دهه گذشته، جهانِ کاری شاهد افزایش بازمهندسی سازمانی بوده است. عواملی همچون: تغییر در محیط کسب و کار، کوچک سازی سازمان ها و روی آوردن به ساختارهای افقی، همگی موجب آن شده است تا فلات زدگی شغلی به عنوان بحرانی مدیریتی تبدیل شود. فلات زدگی، فرایندی است که به واسطه آن میزان بهره وری فردی به سبب کاهش انگیزه شغلی کاهش می یابد. لذا هدف از پژوهش حاضر، تبیین پیامدهای حاصل از بروز فلات زدگی شغلی و اثر آن بر عملکرد سازمان و در نهایت، طراحی و تبیین الگوی مدیریت فلات زدگی شغلی در سازمان با توجه به شرایط بومی کشور است. با توجه به هدف، پژوهش حاضر توصیفی و از نوع رابطه ای و مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کارشناسان، مدیران میانی و عالی وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشند که در مجموع 324 نفر را در بر می گیرند. نتایج حاصل از بررسی روابط در الگوی نهایی پژوهش نشان داد که اگر چه فلات محتوایی به صورت مستقیم پیامدهای مورد بررسی را پیش بینی نمی کند، اما از طریق تأثیر آن بر سایر انواع فلات زدگی می تواند بر نتایج شغلی تأثیرگذار باشد. به صورت کلی، برآوردها در الگوی نهایی پژوهش نشان داد که 13 درصد واریانس رضایت شغلی، 23 درصد تحلیل رفتگی روان شناختی، 36 درصد تمایل به رهایی سازمان و 13 درصد تعهد سازمانی از طریق ابعاد فلات زدگی شغلی قابل تبیین است. نتایج این پژوهش می تواند رهنمودهایی را برای مدیریت بهتر فلات زدگی شغلی در سازمان های ایرانی ایجاد کند.