گستردگی جغرافیایی دانشگاه پیام نور، همزمان با ظهور فنّاوری اطلاعات، موجب بسط روش های تصمیم گیری متمرکز، رسمیت زیاد و درنتیجه،قدرت گرایی و خودفرمانی درآن شده است.ایدهسازمان خودرهبر و گسترش فرهنگ خودرهبری که کانون اصلی تربیت افراد متخصص برای تصدی رهبری و مسئولیت در دنیای رقابتی وپیچیده را فراهم می سازد، راه حل مناسبی برای رفع این مشکل است.
این پژوهش مبتنی بر راهبرد داده بنیاد،به مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ خودرهبری سازمانی در دانشگاه پیام نورمی پردازد. در این راستا با 20 نفر از خبرگان مدیریت و علوم رفتاری دانشگاه پیام نور به عنوان نمونه و به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز،محوری و انتخابی، تحلیل شد.نتایج نشان داد که اعتماد به نفس سازمانی، به عنوان پدیده محوری ناشی از سبک رهبری، شخصیت و ارتباطات سازمانی اثربخش به عنوان شرایط علّی در سازمان شکل خواهد گرفت. ظهور خودرهبری سازمانی؛ پویایی، پیشروی و افزایش بهره وری سازمانی را در پی خواهد داشت؛ هر چند در این الگو، عوامل زمینه ای(نظیر مدیریت تعارض سازمانی،مدیریت استعداد و منابع انسانی و تیم محوری) و شرایط مداخله گر(نظیر فرهنگ، ساختار، جو و ارزش های سازمانی) روابط را تحت تأثیر قرار می دهند.