از برجسته ترین و تأثیرگذارترین شخصیت ها در اندیشه ی دینی نوین هند و تحوّلات جدید آن می توان به دو احیاگر دینی رامه کرشنه پدر ودانته ی نوین- و شاگرد او سوامی ویوکاننده اشاره کرد. طریق پیشنهادی او برای رسیدن به کمال و یافتن درک صحیح از دین، تأکید بر تجربه های درونی، در پیش گرفتن طریق بهکتی و ارتباط عاشقانه با خداوند در کنار تأمل در فعل او می باشد. اساس و جوهره ی دین از نظر او در شهود و ادراک باطنی حقیقت است و عمل به شعائر یا کسب معرفت دینی و مطالعات فلسفی، طرق نازل تر و ناقص تری در راه کسب کمال به حساب می آیند. وی ایمان به خدای شخصی را با اعتقاد به حقیقت غیر شخصی پیوند داد و هر دو وجه را در راستای یک طیف تفسیر کرد.دیدگاه وی در خصوص ادیان دیگر نیز بر همین مبنا شکل گرفته است. وی اعتقاد داشت که همه ادیان از حقیقتی واحد سخن می گویند، لیکن مسیرهای رسیدن به آن غایت نهایی متفاوت است و هیچ کس حقّ باطل شمردن یک دین را ندارد. کنار گذاشتن تمایزات طبقاتی و وارد نمودن عنصر عمل و خدمت به دیگران برای طیّ طریق کمال را می توان از دیگر نوآوری های این مکتب به حساب آورد.