آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

پژوهش حاضر به­منظور استخراج مؤلفه­های درمان وجودی مبتنی­بر ادبیات عرفانی، به­ویژه آثار جلال­الدین محمد مولوی ارائه شده است. طرح تحقیق در چارچوب مطالعات کیفی، در زمره طرح­های مفهومی و یا نظری و با استفاده از روش استنتاج تحلیلی به انجام رسید. نتایج علاوه­بر استخراج چارچوب معنایی جهت درمان­های روان، شامل مؤلفه­های زیر می­باشد: 1) اکتشاف انواع غفلت؛ 2) اکتشاف جهان­بینی شخصی؛ 3) بررسی ترس­آگاهی، اضطراب، نومیدی و وابسته­های هستی­شناختی آن؛ 4) توجه به سطوح آگاهی، محتوای رؤیاها و خیال­پردازی­ها؛ 5) تبیین رنج حیات؛ 6) آزادی انتخاب و مسئولیت فردی؛ 7) بررسی مسائل درمانی در متن زندگی. همچنین براساس چارچوب معنایی استخراج­شده می­توان گفت انگیزه اساسی در انسان، اراده ربط نامتناهی است. چارچوب موردنظر مدعی این اندیشه است که گسست در وجه ربطی خاص می­تواند ازجمله علل اساسی اختلالات روان باشد؛ لذا پیشرفت در شکل­دهی مجدد آن منجر به کاهش اختلالات می­گردد. این نتایج می­تواند با توجه به اهمیت درمان­های وجودی و خلأ هستی­شناختی موجود در این حوزه، راهگشای مناسبی جهت ورود معانی ملهم از ادبیات دینی به فضای درمان روان باشد.

تبلیغات